ابن جوین بن علی بن عبد تمیم بن مالک بن غانم بن مالک بجلی عرنی، مکنی به ابی قدامه عرنی. ابن داود در رجال خود به جای جوین ’جویه’ آورده است. و در برخی نسخه های رجال شیخ طوسی ’جویر’ آمده و در قاموس نیز چنین است. و در اصابه ’حبه بن جریر’ آمده و ظاهراًصاحب ترجمه مراد است و نسبت او به عرینه بن عرین بن بدربن قسر است. شیخ در رجال خود گاهی او را در عداد اصحاب علی و گاهی از اصحاب حسن شمرده است. در محاسن برقی و خلاصه الاقوال علامه، از اصحاب علی و در رجال ابن داود در عداد صحابۀ علی و حسن شمرده شده. ابن حجر گوید: صدوق بود ولیکن اغلاطی دارد و غالی در تشیع بود. به سال 76 یا 77 هجری قمری وفات یافت، و صحبت نیافت. در میزان الاعتدال نیز او را غالی شمرده. او حدیث غدیر را روایت کرده است و ابوالعباس و ابوموسی آن را از وی نقل کرده و دومی گفته است که در آن زمان حبه مشرک بود، و این روایت او صحیح نیست چه در حجهالوداع (در سال 16 هجری قمری) مشرکی با پیغمبر مسافرت نکرده است. و از سال نهم اصولا مشرکین از حج ممنوع شدند. رجوع به تنقیح المقال ج 1 ص 250 شود. طبرانی گوید: گویند او پیغمبر را دریافته. ابن عقده در کتاب الموالاه داستان غدیر خم را روایت کرده ولی همه او را تضعیف کرده اند، به جز عجلی که او را توثیق کرده. صالح جزره گوید: متوسطالحال است. ساوجی گوید: در ضعف او کافی است که گفته است در صفین هفتاد نفر بدری با علی شرکت داشتند. او روایتهایی نیز از پیغمبر دارد و اگر راست بگوید بایستی صحابی باشد و حال آنکه او را از صحابه نشمرده اند. (الاصابه ج 2 ص 57 و 58) (قاموس الاعلام ترکی)
ابن جُوَین بن علی بن عبد تمیم بن مالک بن غانم بن مالک بجلی عرنی، مکنی به ابی قدامه عُرَنی. ابن داود در رجال خود به جای جوین ’جویه’ آورده است. و در برخی نسخه های رجال شیخ طوسی ’جویر’ آمده و در قاموس نیز چنین است. و در اصابه ’حبه بن جریر’ آمده و ظاهراًصاحب ترجمه مراد است و نسبت او به عرینه بن عرین بن بدربن قسر است. شیخ در رجال خود گاهی او را در عداد اصحاب علی و گاهی از اصحاب حسن شمرده است. در محاسن برقی و خلاصه الاقوال علامه، از اصحاب علی و در رجال ابن داود در عداد صحابۀ علی و حسن شمرده شده. ابن حجر گوید: صدوق بود ولیکن اغلاطی دارد و غالی در تشیع بود. به سال 76 یا 77 هجری قمری وفات یافت، و صحبت نیافت. در میزان الاعتدال نیز او را غالی شمرده. او حدیث غدیر را روایت کرده است و ابوالعباس و ابوموسی آن را از وی نقل کرده و دومی گفته است که در آن زمان حبه مشرک بود، و این روایت او صحیح نیست چه در حجهالوداع (در سال 16 هجری قمری) مشرکی با پیغمبر مسافرت نکرده است. و از سال نهم اصولا مشرکین از حج ممنوع شدند. رجوع به تنقیح المقال ج 1 ص 250 شود. طبرانی گوید: گویند او پیغمبر را دریافته. ابن عقده در کتاب الموالاه داستان غدیر خم را روایت کرده ولی همه او را تضعیف کرده اند، به جز عجلی که او را توثیق کرده. صالح جزره گوید: متوسطالحال است. ساوجی گوید: در ضعف او کافی است که گفته است در صفین هفتاد نفر بدری با علی شرکت داشتند. او روایتهایی نیز از پیغمبر دارد و اگر راست بگوید بایستی صحابی باشد و حال آنکه او را از صحابه نشمرده اند. (الاصابه ج 2 ص 57 و 58) (قاموس الاعلام ترکی)
ریحان الحماحم. (داود ضریر انطاکی). به لغت اهل شام نوعی از پودنۀ باغی باشد که آن را حم نیز گویند. (برهان قاطع). حماحم. نوعی از فوتنج بستانی است. (اختیارات بدیعی). پودینۀ بستانی. حبق کرمانی. ریحان (؟). حماحمه
ریحان الحماحم. (داود ضریر انطاکی). به لغت اهل شام نوعی از پودنۀ باغی باشد که آن را حم نیز گویند. (برهان قاطع). حماحم. نوعی از فوتنج بستانی است. (اختیارات بدیعی). پودینۀ بستانی. حبق کرمانی. ریحان (؟). حَماحِمه